بردیا و سیاه چادر
یکی از کارهای قشنگی که مدیر پیش دبستانی بردیا جون انجام میده آشنا کردن بچه ها با رسم و روسومات محلیه
روز جمعه تموم بچه ها با خانواده هاشون به یه باغ زیبا دعوت کرده بودند ، که داخل باغ رو با سیاه چادر تزیئن کرده بودند و داخل سیاه چادر ها از مهمون ها با آش رشته و نان محلی و کلوچه خوشمزه پذیرائی میشد بیرون سیاه چادر گروه رقص و آواز مشغول رقص و پایکوبی بودند
منو بردیاجون هم با مامانی و خاله شیما رفتیم
بعد از لحظه ورود ما دیگه بردیا رو ندیدیم ، من فقط یه کلاه آبی میدیدم که جلوتر از همه دور باغ میدوید و تموم بچه ها پشت سرش میدویدن
بچه ها رو با چه سختی دور هم جمع کردیم که ازشون عکس بندازم که یهو همشون بردیا جونم رو مثل قهرمان ها بغل کردن روی دستشون بلند کردن
با کلی خواهش و تمنا بردیا جون رو زمین گذاشتن و یک لحظه آروم کنار هم وایسادن که ازشون عکس بندازم
ساندویچ و میوه و تنقلات برای عصرانه با خودمون برده بودیم که دوستای بردیا جون هم سفره ما شدن و کلی از ساندویچ ها برای مامانا شون تعریف کرده بودن
روز خیلی خوبی بود و خیلی خوش گذشت مخصوصا به بردیا جونم که با دوستای فابریکش علی و مهدی کلی بازی کرد.