بردیا جونمبردیا جونم، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 4 روز سن داره

قوقوووووولی

بردیا و اول مهر

1391/7/5 15:23
نویسنده : مامی
234 بازدید
اشتراک گذاری

اول مهر امسال برای من حال هوای خاصی داره ، هر چند که بردیا جونم ماچ تمام سال رو مهد میره ناراحت.....

از طرف مهد یه لوازم تحریری بهمون معرفی کردن که همه وسایل رو از اونجا بگیریم که وسایل بچه ها شبیه هم باشه ، با هم رفتیم وسایل رو که شامل یه پکیج از لوازم تحریر و یه سری لگوی بازی درسایز خیلی بزرگ تعجب،و یه سری وسایل که ما ندیدم فقط پولشو دادیم و گفتن خودشون بردن مهد،ابرو رو خریدیم .... یه لیست بهداشتی هم بهمون داده بودن که اونم خریدیم ... بردیا جونم ماچکلی ذوق کرده بود و با فروشنده ها سر رنگ وسیله هاش چانه میزد نیشخند...شب با وسیله ها حسابی بازی کردنیشخند،با دمپایهاش کلی بدو بدو کرد و با همونا رفت توی تختش و خوابید منتظر.....

این وسایلی بودکه به ما تحویل دادن نیشخند

روز اول مهر بردیا جونم ماچ با بداخلاقی از خواب بیدار شد عصبانی( شب قبل دیر خوابید ) و سر لباس پوشیدن کلی بهانه گرفت که من اینو نمیپوشم اینو میپوشم ، خلاصه لباسی که خودش دوست داشت رو پوشیدکلافه و خوشحال و خندان سه تایی راهی مهد شدیم .

حیاط مهد رو گلبارون کرده بودن ،گوشه حیاط قرآن ، اسپند و شکلات گذاشته بودن....

 

 

          

 

 

            

 

 

      

 

 روز دوم مهر سرحال از خواب بیدار شد چشمکشعر میرم مدرسه جیبام پر فندق و پسته رو خیلی بامزه و با صدای بلند میخوند...لباس های روکه من برای روز قبل انتخاب کرده بودم رو پوشید و سه تائی رفتیم مهد مژه....

 

           

 

 

           

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)