بردیا جونمبردیا جونم، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 4 روز سن داره

قوقوووووولی

بردیا و آخر هفته

1391/3/2 8:16
نویسنده : مامی
405 بازدید
اشتراک گذاری

هر هفته روزهای ٥شنبه همه با هم میریم سر خاک باباییقلب (به قول بردیا خونه بابایی)وقتی بابایی فوت کردن بردیا ماچیکسال و سه ماه داشت به بابایی خیلی وابسته بود،بابایی هم خیلی بردیا رو دوست داشت اگه چند روز بردیا رو نمیدید زنگ میزد که بردیا رو بیار ببینم یا میومد دونبالمون که بریم خونشون .الانم اگه یک هفته سر خاک نریم بابایی میاد خواب خودم یا اطرافیان که دلم برای بردیا تنگ شده بیار ببینمش.حیف که بابایی خیلی زود رفت و همه ما رو تنها گذاشتگریه اما همه ما درتمام لحظات به یادش هستیم لبخندبابایی جون قلبروحت شاد...... 

 

بردیا با صدای بلند داره صلوات میفرسته....

 

برای عوض کردن روحیه مامانی بعداز سر خاک رفتیم پارک کوهستان .بردیا جونمماچ میخواست بره شهر بادی که تعطیل بود بردیمش قایق سواری کنه که شانس ما اونم تعطیل بودنیشخند راضیش کردیم توی یکی از قایق بشینه تا دائی مجید کمی هولش بده .....

 

بردیا جونم قلب وایسا ازت عکس بندازم...... ژستو داشته باشید نیشخند

دائی مجید داره به صورتش مدل میده خنده

خنده زورکی نیشخند

 

خنده واقعی خنده

آخی عزیزم ماچاینجا میخواست بیفته ترسید گریه کرد اشک چشماشو گریه

 

دائی مجید بردیا رو گرفته که نیفته ...... اینجوری قهقهه

مثل گُنگِشت (گنجشک) می خواد پرواز کنه تعجب

بالاخره بعد ازکلی ماجرا  یه عکس درست تونستیم بگیریمتشویق

اینجا دریاچه پایین پارکه.......لبخند

 

روز جمعه بردیاجونم ماچ دوباره گیر داد که منو ببرین شهر بادی عصر همه با هم رفتیم پارک بردیا هم رفت پارک بادی چشمک 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامانی
1 خرداد 91 19:07
سلام مامانییییییییییییییییییی بروزم