بردیای شیطون
یکی از سرگرمی های جدید بردیا جونم که چند وقت پیش از شهر کتاب براش خریدم پازل چوبی ٩ تائی ، اولش فکر نمیکردم بتونه بچینش ....ولی بعد از دو بار چیدن با کمک هم الان دیگه خودش به تنهائی میتونه مرتبش کنه ....
البته این پازل نکته خیلی جالبه داره ، همین عکس روش روی صفحه زیری هم هست ....دائی مجید جون وقتی پازل رو دیدخیلی خندید و معتقده این یه نوع تقلبه ..... من خودم هم بار اول که دیدم تعجب کردم ....
سرگرمی دیگه بردیا جونم خوندن کتابه قصه (اجباری ) برای من و بابا پیمان شبها قبل از خوابه .....
کتاب دیگه ای که خیلی دوست داره کتاب حیواناته ..... اسم حیوانات توی کتاب رو میگه البته با شیطونی خاص خودش ، مثلا به کفش دوزک میگه دمپائی دوزک
بردیا جونم توی اسباب بازی ها ماشین رو به همه چی ترجیح میده ... اصلا علاقه ای به عروسک هاش نشون نمیده و برای خرید اسباب بازی هیچ وقت عروسک انتخاب نمیکنه ..... من دوست داشتم با عروسکهاش بازی کنه یا شب پیش خودش بخوابونه البته ماشین و موتور توی تختش می بره ....چند شب پیش میخواستم با عروسک هاش آشتیش بدم ، شاید روی روحیه اش تاثیر بذاره... جدیدا کمی خشن شده همش به فکر کشتن و دعوا کردنه ....
بهش گفتم: بردیا جونم به عروسک هات محبت کن ....
یهو محبتش قلمبه شد .........
و
بردیا جونم عروسکات دردشون میاد ...... میگه :من آقای دکترم خوبشون میکنم بذار عینکمو بذارم ....
اینجا مثلا اخم کرده ......
خیلی دوست دارم عزیزترینم