بردیا در اردیبهشت ماه
ماه ها و روزهای سال اینقدر زود میگذره که تا چشم باز میکنی میبینی دوماه از سال جدید گذشته .......
این روز ها هوا اینقدر خوبه که نمیتونیم توی خونه بمونیم ...... من که از سر کار برمیگردم بردیا جونم دم در آماده که بریم پارک و یا خرید .......بعضی وقت ها حتی اجازه لباس عوض کردن هم به من نمیده .......
بردیا جونم برای نمایش جشن مهد انتخاب شده ....... و نقش خیار رو بهش دادن ،شعرش هم داره حفظ میکنه ........
خیارم خیارم ببین چه بوی دارم میوه بی دونه ام (فعلا تا همین جا حفظ کرده )
بردیا جونم عاشق سگِ ...... دائی مجید قول داده یه توله ژرمن براش بیاره تا بزرگش کنه ......
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی