بردیا در 33 ماهگی
قوقولی جونم در آستانه سه سالگی بیشتر کارهای شخصی شو خودش انجام میده مثل بازکردن دکمه و پوشیدن لباس هاش،پوشیدن و درآوردن کفش البته تابستونی،کارهای دستشوی رو تقریبا خودش انجام میده،غذاشو خودش میخوره ،شبها بدون دردسر با یک لالایی زیبایی مادرانه میخوابه....خلاصه پسرم آقا شده
عدد ها رو فارسی تا ١٠ و انگلیسی تا ٥ بلده
رنگهای آبی ،قرمز،سفید ،سبز،صورتی طوسی ،سیاه ،زرد ،نارنجی ......رو می شناسه
ماشینها رو به اسم صاحبش بلده مثلا تمام مزدا ها ماشین بابا و همه ال٩٠های قرمز ماشین دائی سعید هستن ......
شعر یه توپ دارم ،عمو زنجیر باف ،دویدم و دویدم ،جوجه جوجه حنائی،چشم همگی روشن ، بارون میاد نم نم و میخونه.......
جمله های بامزه ای که جدیدا استفاده میکنه......
من لاک پُشت زدم من پُشتک زدم
من میشیندم من بشینم
تَصادُص نگیری تصادف نکنی
لولو میخوام بودورم زردآلو میخوام بخورم
اَخ مَخک میخوام یخمک میخوام
کفش اِستُورتِ میپوشم کفش اسپورت میپوشم
بی لخت اومدم بدون لباس اومدم
بی پا آومدم بدون کفش آومدم
زائو های منم بزرگه بازو های منم بزرگه
سبیلم میسوزه پشت لبم میسوزه(بعدازخوردن پرتغال)
من عیب شدم من لخت شدم